بدنم داغ شده آنقدر داغ که شیطان باید بیاد جلو پام زانو بزنه بگه من از اون داغترم
یا نه شاید تب کردم و خودم از حال بدم بی خبرم.......نه این تب نیس دیگ فلسفم داره می جوشه
حاله من خوبه؟
حاله من خوبه!......موندم بمونم یا برم
یه باره زد به سرم جسم و بفروشم به خاک روح رو پر بدم پیشت
اما یه رهگذر قلبشو بهونه کرد
حالا من موندم و جسم
حالا من موندم و اسم اسم بی تو دیگه معنی نداره
چرا نذاشتی بیام پیشت
قول میدم کنار تختت بشینم جم نخورم به هرچی که گفتی سجده کنم
حتی آدم حتی حوا
قول میدم توی باغ بهشتت اونا رو گول نزنم
یا بشم حتی یه اخطار و بلند داد بزنم
نخورین از اون که مثل من میشین
میرید و اسیر درد و غم میشین
حالا تو میگی فلسفه من میگم عرفان
خدا جون کی می رسم کنار تو ،،، تو خودت بیا تو خواب من بگو